گروه انديشه و علم: شناخت ذات خداوند با الفاظ و مفاهيم به دست نمىآيد، بلكه با تجلّى ذات خداوند بر قلب انسان و هدايت خاص او حاصل میشود و در پرتو تابش نور علم الهى به قلب انسان است كه وى ذات خداوند را مىشناسد.
حجتالاسلام «جوادچاوشی» رئيس ستاد اقامه نماز اهواز، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) شعبه خوزستان، راههای شناخت خدا را از طريق راههای عقلی، تجربی و دل عنوان كرد و گفت: شناخت ذات خداوند با الفاظ و مفاهيم به دست نمىآيد، بلكه با تجلّى ذات خداوند بر قلب انسان و هدايت خاص او حاصل میشود و در پرتو تابش نور علم الهى به قلب انسان است كه وى ذات خداوند را مىشناسد.
رئيس ستاد اقامه نماز اهواز گفت: در راه عقلی، بسياری از استدلالها و تبيينهای عقلی خداوند بهدليل پيوند با مباحث پيچيده و عميق فلسفی، برای كسانی كه مسلط به مباحث فلسفی نيستند، چندان فايدهای ندارد.
وی افزود: اما از امتيازات راه عقلی آن است كه میتوان در مصاف علمی با شبهات ملحدان از آن بهره گرفت و در مقام احتجاج و مناظره، ضعف و سستی دلايل منكران را آشكار ساخت و به چالش عقلگرايانی كه جز به استدلال عقلی گردن نمینهند، پاسخ گفت.
حجتالاسلام چاوشی تصريح كرد: همچنين راه عقلی خداشناسی میتواند در تقويت ايمان دينی مؤثر باشد. زيرا هرگاه خرد آدمی در برابر حقيقتی خاضع شود، قلب و دل او نيز بدان گرايش قویتری میيابد. از سوی ديگر، زدودن شك و ترديد در سايه استدلال استوار عقلی سهم بهسزايی در پيشگيری از آسيب ديدن ايمان دارد.
وی ادامه داد: در راه تجربی شناخت خداوند، گاه آدمی با مشاهده دقيق و انديشهورزی در اوصاف و روابط پديدههای تجربی به وجود خداوند و اوصاف او، مانند علم، حكمت و قدرت، رهنمون میشود. اين راه، از آنجا كه بر مشاهده جهان طبيعت و مطالعه تجربی پديدههای طبيعی استوار است، راه تجربه ناميده میشود. با توجه به امتيازات ويژه اين راه، قرآن كريم توجه خاصی به آن مبذول داشته و در آيات پرشماری، انسان را به تدبر در پديدههای جهان پيرامون خويش، به مثابه آيات و نشانههای تكوينی خداوند، فراخوانده است. پارهای از محققان اسلامی، با اتكا بر يكی از ويژگیهای جهان طبيعت يعنی نظم و انتظام جاری در اشيای طبيعی، استدلالی را بر وجود خداوند سامان دادهاند كه به دليل يا برهان نظم موسوم است. بر اين اساس، میتوان برهان نظم را نمونه روشنی از آنچه كه آن را راه تجربی خداشناسی میناميم، دانست.
رئيس ستاد اقامه نماز اهواز افزود: شناخت از راه دل، آسانترين و بهترين راهها است. از راه دل انسان با بازگشت به درون خويش، بینياز از هر گونه استدلال عقلی يا مشاهده تجربی، خدای خويش را میيابد و از راه دل به معبود میرسد. هر انسانی از راه دل و فطرت خود به وجود خداوند قادر، عالم، خالق حی و مهربان و... معرفت و شناخت دارد.
وی اظهار كرد: عبادت، رابطه انسان با خداست و هر قدر اين رابطه دو سويه بين انسان و خدا با آگاهى بيشترى همراه شود، ارزش و تأثير بيشترى خواهد داشت. حركات و اقوال در نماز، به خودى خود ارزشى براى انسان محسوب نمىشوند. كسى كه بىهدف و بدون انگيزه ركوع و سجود كند، ممكن است اين كرنش را در برابر ديگران نيز انجام دهد. حتى ممكن است كسى نماز و اذكار و قرائت آن را براى اغراض دنيوى و براى جلب توجه ديگران بخواند كه در اين صورت نماز او عبادت محسوب نمىشود و ارزشى ندارد.
حجتالاسلام چاوشی تأكيد كرد: قوام عبادت به درك، معرفت و توجه انسان به خداست. هر قدر انسان بر حقارت و بندگى خود واقف شود و عظمت، سيطره الهى و مالكيت او بر همه هستى را بيشتر درك كند و در هنگام عبادت بيشتر توجه خويش را بر اين معانى متمركز سازد، عبادت او ارزشمندتر خواهد بود. تا آنجا كه ممكن است با درك فزونتر اين حقايق و توجه كامل به مبدأ هستى، عبادت انسان به درجه و مرتبه عبادت اولياى خاص خداوند برسد.
وی افزود: شناخت خداوند و معرفت الهى، در كلمات بزرگان، هدف آفرينش معرفى شدهاست؛ و اگر گفته مىشود كه پيامبران براى اجراى عدالت مبعوث شدند، اجراى عدالت هدف نهایى نيست، بلكه مقدمه معرفةالله است. بالاترين مرتبه شناخت خداوند، معرفت شخصى ذات پروردگار است كه در آن انسان با همه وجود، خداوند را مىبيند و شهود مىكند و به مرتبهاى از درك و يقين به ذات حق مىرسد كه هيچ شكى در وجود خداوند براى او باقى نمىماند.
حجتالاسلام چاوشی اظهار كرد: پس مىتوان ذات خداوند را شناخت و بايد بكوشيم كه به اين شناخت دست يابيم؛ اما بايد توجه داشت كه اين شناخت مراتبى دارد كه عالىترين مرتبه آن عبارتست از شناخت كامل ذات خدا كه فقط به خداوند اختصاص دارد و حتى انبيا و اولياى خاص خدا نيز، به آن مرتبه نمىرسند. در مراحل بعدی شناخت خدا، انبيا، ائمه و اوليای خاص قرار دارند.
به گفته رئيس ستاد اقامه نماز اهواز، انسان در حد سعه وجودى خود مىتوانند كمابيش به ساير مراتب معرفت خداوند دست يابند. در زندگی انسانی، رفتار انسان در قالبهايی ارزشی و عقلانی ظاهر میشود كه آنها نيز به نوبه خود، مبتنی بر شناختها و بينشها و در رأس همه آنها خداشناسی خواهد بود. به عبارتی اگر انسان خدا را نشناسد، در واقع، جهانبينی صحيح و عقلانی ندارد و با فقدان جهانبينی معقول، از داشتن ايدئولوژی صحيح و درست محروم خواهد بود كه در اين صورت، رفتار صحيح و انسانی از وی صادر نمیشود.
وی افزود: در اين زمينه به آيات قرآن بر میخوريم كه به طرز ظريف و در عين حال، روشنی بر اين حقيقت تكيه میكند و كسانی را كه فاقد معارف باشند و بر اساس قوانين و اصول عقلانی و منطقی، زندگی خويش را پیريزی نكرده باشند تا حدّ حيوانات و حتی حدّی پست تر و گمراه تر از حيوانات تنزّل میدهد، آنجا كه میگويد: «وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُون و محققاً»، «آفريديم برای جهنّم بسياری از جنّ و انس را برايشان دلهايی است كه با آنها نمیفهمند و برايشان چشمهايی است كه با آنها نمیبينند و برايشان گوشهايی است كه با آنها نمیشنوند، آنان همانند چهارپايانند؛ بلكه آنان (از چهارپايان) گمراه ترند آنان همان غفلت زدگان هستند.» سوره مباركه «اعراف» آيه 179
|