این روزها کارهای زیادی باید انجام می دادم ، از طراحی یک تشکیلات فرهنگی و شرح وظایفش  گرفته تا شرکت در جلسات تهران و مقدمات سفر عمره

هنوز فرصت نکردم حتی واکسن مربوط به عمره رو بزنم

تاخیر در پروازها که واقعاً کلافه کننده بود . پرواز رفت ۲ ساعت و پرواز برگشت ۲ ساعت و نیم 

تاخیر در برگشت خسته کننده بود حساب کردم دیدم ۱۶ ساعت روی صندلی نشسته بودم ساعت حدود ۲ شب رسیدم منزل

از صبح جلسه تا عصر بعدش هم تو فرودگاه . فقط نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء روی زمین نشستم

به هر حال عذرخواهی می کنم از دوستان که هم دیر شد و هم نتونستم جواب نظرات رو بدم

دلم تو این روزا یه جوریه

از یه طرف ذوق و شوق رفتن به یه سفر معنوی و از یه طرف دیگه باورم نمیشه که برم

خدایا !!! لبیک گویان اشک ریزان ، با همه بار گناهان ، از همه عالم گریزان

آمدم آمدم تنهای تنها .........